گفت وگو با قاتل ادمین صفحه هواداری بهنوش بختیاری | بازداشت پیش از قتل دوم
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۱۷۶۶۰
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،قاتل هوادار یکی از سلبریتیها در غرب تهران، دیروز در نخستین جلسه بازپرسی جزئیات قتل مدیرعامل شرکت را شرح داد و گفت قصد داشته جان همسرش را هم بگیرد اما دستگیر شد و نقشه نافرجام باقی ماند.
۱۷ تیر زمانی زوجی جوان که برای کوهنوردی به انتهای بزرگراه خرازی رفته و روی تپهای عکس سلفی گرفته بودند، وقتی روی عکس خود زوم کردند متوجه جسد مردی جوان شدند که پایین تپه افتاده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه تحقیقات مشخص شد که مقتول از مدتی قبل با منشی شرکت خود دچار اختلاف شده و عامل جنایت نیز شوهر منشیاش بوده است. قاتل که فراری شده بود تحت تعقیب قرار گرفت تا این که ۱۴ مرداد ردپای وی در شهرستان اراک بهدست آمد. وی اسلحه بهدست وارد یک مرغداری شده و با تیراندازی کارگری را گروگان گرفته بود که با دخالت تیمهای ویژه پلیس دستگیر شد. متهم به قتل دیروز برای انجام تحقیقات به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت و در بازجوییها جزئیات تازهای از جنایتی که مرتکب شده را فاش کرد.
میخواستم همسرم را هم به قتل برسانم
متهم به قتل میگوید پس از قتل مدیر شرکتی که همسرش در آنجا کار میکرد به شهرستان فرار کرده و با تهیه اسلحه، نقشه دومین جنایت را طراحی کرده بود اما خیلی زودتر از آنچه تصور میکرد دستگیر و نقشهاش ناکام ماند.
انگیزهات از قتل مدیرعامل شرکت چه بود؟
مقتول با همسرم ارتباط پنهانی داشت اما هیچکدامشان زیر بار نمیرفتند و منکر ارتباط بودند. آنها ادعا میکردند که ارتباط و مراودههایشان کاری است، اما دروغ میگفتند.
چطور مطمئن هستی که دروغ میگویند؟
رفتارهای همسرم مشکوک شده بود. حتی یک شب گوشی موبایلش را بررسی کردم و پیامکهایشان را خواندم. با وجود این همهچیز را انکار میکرد.
از روز جنایت بگو؟
همسرم به مدیرعامل گفته بود که من به ارتباط آنها مشکوک شدهام. او از مقتول خواسته بود تا با من صحبت کند و بگوید که ارتباطی بین آنها نیست. روز حادثه با مقتول قرار گذاشتم و او سوار ماشین پژویم شد. به انتهای اتوبان خرازی رفتم و ماشین را پارک کردم. به او گفتم: راستش را بگو چون میدانم با همسرم ارتباط داری. او منکر شد و گفت رابطهشان کاری و مانند مدیر و منشی است. به او گفتم پیامکهایش را خواندهام و او برای این که اثبات کند با همسرم رابطهای ندارد تمام پیامکهایی که بین آنها رد و بدل شده بود را نشانم داد. میگفت همه کاری است اما در میان آنها چشمم به پیامکی افتاد که کاری نبود و نشان میداد که وی فراموش کرده آن را پاک کند. بعد گوشی را از دستش قاپیدم و از ماشین پیاده شدم. او هم به سمت من دوید تا گوشیاش را بگیرد. من ورزشکارم و در رشته پرورشاندام و بوکس مدال قهرمانی دارم. مقتول بهدلیل این که اضافه وزن داشت با ماشین تعقیبم کرد و به من رسید. من هم در این فاصله پیامکها را خواندم و حتی عکسهایی در گوشی موبایل مقتول دیدم که بیشتر عصبانی شدم. بعد به سمت او رفتم و با چاقو چند ضربه به وی زدم.
چرا در مدتی که فراری بودی دست به گروگانگیری زدی؟
قصد گروگانگیری نداشتم. بعد از قتل به اراک فرار کردم و میخواستم با تهیه اسلحه دوباره به تهران برگردم و جان همسرم را بگیرم اما در حال عبور از یکی از روستاها بودم که مردم با دیدن اسلحه ترسیدند و شروع به داد و فریاد کردند. من که وحشت کرده بودم به مرغداری پناه بردم و قصدم گروگانگیری نبود. اما مأموران رسیدند و مرا پیش از قتل همسرم دستگیر کردند.
منبع:همشهری آنلاین
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: قتل اینستاگرام پلیس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۱۷۶۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!
۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران